مرکز روانشناسی خودبیداری

مرکز روانشناسی خودبیداری

من ارسطو رضایی هستم روانشناس بالینی برای مشاهده رزومه من کافیست در گوگل بنویسید ارزومه ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خودبیداری

مرکز روانشناسی خودبیداری

من ارسطو رضایی هستم روانشناس بالینی برای مشاهده رزومه من کافیست در گوگل بنویسید ارزومه ارسطو رضایی

طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

چرا به بعضی ها می گویند بچه ننه؟ چرا بعضی ها نخود به دهنشان نم نمی کشد و همه حر فها را به والدین خود یا کسی که برایشان مهم است می گویند؟ این موضوع به چیزی بستگی دارد که به آن طرحواره خویشتن تحول نیافته می گوئیم.

طرحواره خویشتن تحول نیافته خودگرفتار چیست؟

آیا تا بحال کسی به شما لقب «بچه ننه داده» است؟ آنچه که در جامعه تحت عنوان «بچه ننه»  به دیگران نسبت داده می شود، احتمالا( و البته نه دقیقا) اشاره به طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار دارد، بیماران مبتلا به طرحواره  خویشتن تحول نیافته خودگرفتار، آنقدر در شخصیت افراد مهم زندگی‌شان ذوب شده‌اندکه نه خودشان و نه درمانگر نمی‌توانندبه طور واضح بگویند ریشه هویت بیمار کجاست و کجا هویت دیگران است.

معمولاً هویت فرد مبتلا به خویشتن تحول نیافته یا خود گرفتار با فردی درآمیخته است که آن فرد یا یکی از والدین است یا نماد والدین است مانند همسر، رئیس یا بهترین دوست.

این افراد در دیگری ذوب می شوند، به صورتیکه فردیت ندارند، معمولا رابطه هیجانی بسیار نزدیکی با نماد والدین دارند، رشد اجتماعی طبیعی ندارند، بسیاری از این بیماران معتقدند که اگر که حمایت مداوم والدینشان نباشد و یا اگر حمایت مداوم نماد والدین شان نباشد نمی توانند به زندگی خود ادامه بدهند و به همین دلیل شدیدا به دیگران وابسته و نیازمندند

مثلاً می‌گویند بدون آن دوستم نمی توانم به زندگی ادامه بدهم وبه آنها احساس تعلق خاطر شدیدی دارد، به صورتیکه فکر می کنند دو روح در یک بدن هستند، گاهی نیز احساس می کنند که می توانند فکر طرف مقابل را بدون اینکه از او سوال بکنند بخوانند، آنها بین خود و کسی که با او در آمیخته هستند مانند همسر یا بهترین‌دوست، مرزی نمی گذارند و هرگاه مرزی بگذارند احساس گناه می کنند.

آنها ممکن است بگویند: من بدون تو غذا نمیخورم، منتظر ماندم تا تو بیایی و بعد غذا بخورم، این فرد بدون دیگری احساس درماندگی می کند، اینها مربوط به قسمت گرفتار این طرحواره بود(یعنی طرحواره خویشتن گرفتار).

این افراد خویشتن تحول نیافته نیز دارند، فرد احساس هویت نمی کند احساس پوچی می کنند، اگر هم نسبت به خود احساسی داشته باشد این احساس موقتی و گذری است، دلیلیش هم این است که برای اینکه این افراد بتوانندبا والدین خود آمیخته شوند، از هویت خود صرف نظر کرده ا ند، این افراد تصور می‌کنند در دنیایی بی در و پیکر غرق شده اند،

نمی دانند کی هستند و چه تمایلاتی دارند، معمولاً استعداد و ویژگی ممتازی را در خود پرورش ندادند و از استعدادهای طبیعی خودشان استفاده نکردند، اگر طرحواره خویشتن تحول نیافته و خود گرفتار که شدید باشد فرد به وجود واقعی خود شک میکند و درحقیقت عزت نفس او صفر است.



ابعاد طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار ۲ بعد دارد:

1. بعد گرفتار که به آن طرحواره «خود گرفتار» می گوئیم

2. و بعد تحول نیافته که به آن«خود تحول نیافته» می گوئیم.

که بیشتر اوقات این دو باهم همپوشی دارد اما همیشه اینطور نیست، گاهی اوقات بیمار شخصیت گرفتار دارد اما تحول نیافته است، گاهی نیز تحول یافته است اما گرفتار نیست.

بیشتر اوقات جنبه خویشتن تحول نیافته در بیماران برجسته‌تر است، زیرا بیمار در خانواده پر توقعی بود که دائما او را تحت سلطه می‌گرفتند و او نتوانسته به خود (SELF)مراجعه بکند و به هویت مستقلی دست پیدا کند، او فکر میکند زندگی والدینشان واقعی تر از زندگی خودشان است،  آنها خودشان را جدی نمی‌گیرند و به همین دلیل بی هویت هستند این افراد معمولاً شخصی را به عنوان رهبر انتخاب می کنند تا در او ذوب شوند.



علائم طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

تقلید از رفتار کسی که با او آمیخته شده اند و یا دائماً درباره او صحبت می کنند. تمامی افکار احساسات و رفتارهای که با افکار احساس و رفتار شخصی که به او آمیخته شده اند تفاوت دارد را واپس رانی می کنند، اگر هم بخواهند از کسی که گرفتارش شده‌اند به طریقی جدا شوند، احساس گناه می کنند(پس اگر احساس آشفتگی کنند رهاشدگی ست، اگر احساس گناه کنند آمیختگی)


هدف از درمان طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار و نحوه درمان آن چیست؟

هدف اصلی درمان، کمک به بیماران برای بیان خویشتن طبیعی شان، تمایلات شان، عقایدشان، تصمیم هایشان، استعدادها و علاقه های شخصی شان است.

تلاش برای اینکه خویشتن واقعی را سرکوب نکنند و خودشان را محور زندگی قرار بدهند، این افراد بعد از درمان از شباهت ها و تفاوت های خود با کسی که با او آمیخته شده اند آگاه می شوند، مرزها را با دیگران مشخص می کنند و برای خودشان هویتی انتخاب می‌کنند.

گاهی نیز بیمار از روابط نزدیک پرهیز می‌کند تا گرفتار کسی نشود، هدف درمان بیماران این است که انها را تشویق کنیم که روابطی را با دیگران برقرار بکند که نه زیاد گرفتار شود و نه به انزوا فرو برود.

برای درمان این طرحواره لازم است به طرحواره درمانگر صاحب صلاحیت مراجعه کنید، البته والدین این افراد نیز نیاز به درمان دارند، همچنین می توانید از روانشناسان مرکز خودبیداری کمک دریافت کنید و والدین گرامی نیز با توجه به اینکه باید آموزش ببینند در کارگاه فرزند پروری برای والدین که در مرکز روانشناسی خودبیداری برگزار می شود، شرکت کنند.

طرحواره خویشتن تحول نیافته

طرحواره چیست؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد