مرکز روانشناسی خودبیداری

مرکز روانشناسی خودبیداری

من ارسطو رضایی هستم روانشناس بالینی برای مشاهده رزومه من کافیست در گوگل بنویسید ارزومه ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خودبیداری

مرکز روانشناسی خودبیداری

من ارسطو رضایی هستم روانشناس بالینی برای مشاهده رزومه من کافیست در گوگل بنویسید ارزومه ارسطو رضایی

طرحواره خویشتن داری ناکافی چیست؟

چرا بعضی از افراد نمی توانند به اهداف خود پایبند باشند و زود آن را رها می کنند؟ چرا بعضی از افراد با وجودی که برنامه ریزی می کنند ولی بر اساس برنامه ریزی عمل نمی کنند؟ چرا بعضی ها زود تسلیم خواسته ها و وسوسه های لحظه ای خود می شوند؟ چرا بعضی از افراد نمی توانند جلوی خشم خود را بگیرند؟ شاید این افراد مبتلا به«طرحواره خویشتن داری ناکافی»باشند.

تعریف طرحواره خویشتن داری ناکافی و خود انضباطی چیست؟

تله خویشتن داری ناکافی و تله خود انضباطی، اگرچه که غالباً همراه باهم نام‌ برده می‌شوند، ولی شبیه به هم نیستند، ولی غالباً با یکدیگر همبستگی دارند؛ خویشتن‌داری یعنی ما توانایی داشته باشیم هیجان‌ها و تکانه‌های خودمان را کنترل کنیم.
خود انضباطی یعنی ما بتوانیم خستگی و ناکامی را هنگامی‌که قرار است که به دنبال اهداف برویم یا کارها را انجام دهیم تحمل‌کنیم.
بنابراین خویشتن‌داری یعنی اگر خشم یا حسی به سراغ من می‌آید و من بتوانم این تکانه را نگه‌دارم، خود انضباطی یعنی اگر من برنامه‌ریزی برای یک هدفی برنامه‌ریزی می‌کنم(مانند این‌که برای کنکور می‌خواهم بخوانم یا برای گرفتن گواهینامه می‌خواهم مطالعه کنم یا هر کار دیگری می‌خواهم انجام دهم یا کاری را قرار است قبول کنم و یک برنامه مشخص داشته باشم )اگرچه خسته و اذیت می‌شوم ولی می‌توانم تحمل‌کنم.
کسانی که طرحواره خویشتن‌داری و خود انضباطی ناکافی دارند نمی‌توانند هیجان‌های خودشان را کنترل کنند و نمی‌توانند رضایت لحظه را برای رسیدن به اهدافشان به تعویق بیندازند.
به‌عنوان‌ مثال اگر برای کنکور می‌خواهند بخوانند و باید روزی چند ساعت مطالعه کنند و به این دلیل باید از خیر اینترنت یا تماشای تلویزیون و...به صورت موقت بگذرند، قادر نیستند برای رسیدن به هدفی که قرار است در آینده به آن برسند از لذت الآن چشم‌پوشی کنند، این‌ها معتقدند که سرکه نقد به از حلوای نسیه!
اگرچه تله خویشتن داری ناکافی و تله خود انضباطی شدت و ضعف دارند، ولی اگر خیلی شدید باشد مثل بچه‌هایی هستند که هیچ‌گونه انضباطی به آن‌ها یاد داده نشده و نمی‌توانند انضباط داشته باشند و سعی می‌کنند از مسائلی که باعث ناراحتی می‌شود دوری کنند.

افراد مبتلا به تله خویشتن داری ناکافی و تله خود انضباطی تکانشگرند یعنی چه؟

ما در برابر تکانه می‌توانیم تصمیم بگیریم که بر اساس آن رفتار کنیم یا نکنیم، ولی افرادی که تکانشی هستند یا خویشتن‌داری ناکافی دارند، نمی‌تواننداین گونه عمل کنند.
افراد مبتلا به طرحواره خویشتن داری خود انضباطی ناکافی، گاهی حواس‌پرت هستندو می‌گویند: «من گیج هستم.نمی‌دانم چرا این‌جوری هستم؟ نمی‌دانم چرا فراموش می‌کنم؟»  اگر مشکل از اختلالات مغزی نباشد ممکن است آنها در شرایطی رشد کرده اند که یاد نگرفته‌اند که خود انضباط باشند، پشتکار نداشته اند و انگیزه نداشته اند، همه این رفتارها نشان از طرحواره خود انضباطی ناکافی و خویشتن‌داری ناکافی دارد.
افراد مبتلا به طرحواره خویشتن داری ناکافی خود انضباطی اگرچه سعی می‌کنند خشم را در خودشان کنترل کنند، اما نمی‌توانند. آنها سعی می‌کنند که امیال ناگهانی و وسوسه‌ها را در خودشان کنترل کنند، اما نمی‌توانند.
ممکن است فکر کنید طرحواره خویشتن داری ناکافی با اعتیاد ارتباط دارد، درصورتی‌که اگرچه که بیشتر افرادی که
معتاد و یا الکلی هستند این طرحواره را دارند. اما این‌طور نیست که ما بگوئیم که هرکسی که معتاد است، فقط
طرحواره خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی را دارد.
ممکن است که فرد اصلاً طرحواره خویشتن‌داری و خود انضباطی ناکافی نداشته باشد، اما طرحواره های دیگری دارد که برای فرونشانی درد آن از مواد مخدر استفاده می‌کند .
همه ما گاهی وقت‌ها عصبانی می‌شویم و دکمه‌های فشاری داریم، بنابراین هر کسی در درون خود کودکی دارد که عصبانی می‌شود. اما باید یاد بگیریم که چگونه خویشتن‌داری و خود انضباطی کنیم؛ یعنی ذهنیت بزرگ‌سال باید آن‌قدر قوی باشد که بداند کجا و چقدر و به چه صورتی باید خشم خودش را نشان دهد.
بیشتر اوقات وقتی‌که ما با مراجعین مبتلا به طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی صحبت می‌کنیم، این‌طور نیست که آنها خاطره‌ای داشته باشند بلکه بیشتر اوقات، خارج از حوزه هوشیاری و خارج از کنترل تجربه می‌شود. اصلاً نمی‌فهمند که چه اتفاقی افتاده است، چیزی در ذهنشان نیست! وقتی از آن‌ها می‌پرسیم قبل از آن به چه چیزی فکر کردی بیشتر اوقات نمی‌دانند! زیرا اصلاً فکر نمی‌کنند.
درباره تفاوت خشم و پرخاشگری قبلاً صحبت کردیم، خشم یک هیجان سالم و پرخاشگری یک رفتار ناسالم است.

-یک مثال برای درک طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی

یکی از مراجعینم می‌گفت؛ تقریبا دو سال هست که برای گرفتن کارت ملی باید به اداره پست مراجعه کنم اما چون می‌دانم در آن‌جا معطل می‌شوم وکلی باید وقتم گرفته بشود،حوصله ندارم بروم.
شایدشما هم تمایل داشته باشیدکه کارها را به تعویق بیندازید و اگر بخواهیدکاری را انجام بدهید که دوست ندارید کلی غرغر می‌کنید. شما نمی‌توانید تمرکز و پشت‌کار داشته باشید حتی وقتی‌که خیلی دوست دارید کاری را انجام بدهید که به آن علاقه‌مند هستید،خیلی زود از کار دل زده می‌شوید مشکل اصلی شما این است که نمی‌توانید رضایت لحظه‌ای را فدای رضایت آینده کنید شما نمی‌توانید دندان روی جگر بگذارید و حوصله به خرج بدهید تا بعدا پاداش‌های بزرگتری بگیرید.
چون نمی‌توانید رضایت فوری خود را به تعویق بیاندازید ممکن است که در دام انواع و اقسام اعتیاد مانندپرخوری، مشروب و مواد افتاده باشید البته اعتیاد نشان دهنده این نیست.

-هدف از درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی چیست؟

طرحواره خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی به راحتی قابل درمان است، البته اگر که بخواهید، من مراجعان زیادی داشتم که پس از درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی به آرامش رسیدند، بعضی از آنها وقتی به روانپزشک مراجعه می کنند، ممکن است دارو دریافت کنند، اما ما می توانیم بدون نیاز به دارو این افراد را( درصورتی که بخواهند) درمان کنیم، البته در ابتدا باید تشخیص دهیم مشکلشان واقعا همین است یا مربوط به مشکل دیگری است؟ طبیعتا تشخیص دقیق این موضوع مربوط به روانشناسان صاحب صلاحیت می باشد.
ما در درمان این طرحواره به دنبال چه چیز هستیم؟
1. آموزش برای اینکه چگونه بتوانند برای برنامه‌های آینده و اهداف آینده از لذت‌های لحظه‌ای چشم‌پوشی کنند.
2. کمک به بیماران در رها کردن رضایت لحظه ای برای دستیابی به اهداف بلند مدت آینده
-نحوه درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی
برا ی درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی بسته های زیر را تهیه کنید:
نویسنده: ارسطو رضایی

طرحواره اطاعت چیست؟

آیا احساس می کنید دیگران یا همسر شما سو استفاده گر یا خودخواه یا زورگوست و همیشه به خودش فکر می کند و به خواسته های شما اهمیتی نمی دهد؟ آیا تصور می کنید که همسر شما یا نزدیکان شما دائما به شما امرو نهی می کنند؟آیا فرد رو در بایستی داری هستید؟اینها نشان دهنده این است که احتمالا شما گرفتار «طرحواره اطاعت»هستید.

- تعریف مفصل طرحواره اطاعت

مجبورم همیشه به خواسته های دیگران توجه کنم!!


اگر طرحواره اطاعت دارید احتمالا همیشه دوست‌ دارید همه از شما راضی باشند، ممکن است که دائماً با نظرات دیگران موافقت و همراهی کنید اگرچه در واقع با آن‌ها مخالف هستید، دوست ندارید دل هیچ کس را بشکنید و هیچ‌کس از شما ناراحت شود.

افراد مبتلا به طرحواره اطاعت، وقتی که نزد ما مراجعه می‌کنند سعی می‌کنند که بیماران خوب، حرف گوش کن و سر به راهی باشند، آنها به دیگران اجازه می‌دهند که بر آنها سلطه پیدا کند و تن به کنترل دیگران می دهند چون حس می کنند اگر که تن به کنترل ندهند دیگران آنها را به وسیله تنبیه کردن، بی محلی کردن و نادیده گرفتن، رها کردن و...تحت فشار قرار میدهند.

بیشتر کسانی که طرحواره اطاعت دارند، طوری عمل می‌کنند که دیگران به خودشان اجازه می دهند که هر طورکه می‌خواهند با آن‌ها رفتار کنند.

بعضی دیگر هم حالت منفعل- مهاجم دارند تا جایی که می‌توانند تحمل تحمل و تحمل می‌کنند و ناگهان از کوره در می‌روند و بقول خودشان خدانکند آن روی سگشان بالا بیاید، مانند«گاو نه‎ من شیرده »هستند.


اگر گرفتاری شما طرحواره اطاعت باشد، شما دردنیای کنترل زندگی می‎کنید یا شما دیگران را کنترل می‎کنید یا دیگران شما را کنترل می‎کنند، شما احتمالا به شدت اعتقاد دارید که همه باید از شما راضی باشند، باید رضایت برادران، خواهران، فرزندان،

همسرتان، رئیس‎تان، همکارتان و حتی گاهی وقتها غریبه ها را به دست بیاورید و همیشه نگرانید که آن‎ها درباره‎ شما چگونه فکر می کنند، احتمالا تنها کسی که به فکر او نیستید خود شما هستید، خودتان و خواسته‎ های خودتان را نادیده می‎گیرید، مشکلات ارتباطی شما بسیار زیاد است، در رابطه‎ ها به شدت احساس مسئولیت و فشار زیادی می‎کنید.

طبیعتاً این که دائم به فکر نیازهای دیگران باشید بسیار طاقت فرساست و بخاطر این مسئولیت پذیری افراطی زندگی راحت و آرامش بخش را از دست می‌دهید.

این طرحواره باعث می شود که آزادی شما هم محدود می‎شود؛ شما انسان آزادی نیستید زیرا دائما به رضایت دیگران فکرمی‎کنید و اصلا به خودتان توجه نمی‎کنید و به دنبال ارضاء خواسته ‎ها و نیاز‎های خود نیستیدف همیشه به این فکر می‎کنید که دیگران چگونه از شما راضی باشند، شما ممکن است مسئولیت‎ پذیری اخلاقی بسیار زیادی داشته باشید.


خانمی در رابطه جنسی با همسرش می‎گفت؛ برای من رابطه‎ ی جنسی بسیار دردناک است زیرا من همیشه باید مواظب باشم که همسر من لذت ببرد و یا برایش ناراحت کننده نباشد.

اگر می خواهید بدانید طرحواره اطاعت چیست، باید بگویم؛ باعث می شود که احساس هویت نکنید چون که شما اصلا به خودتان توجه نمی‌کنید که بفهمید امیال شما چیست، غریزه‌های شما چیست، نیازهای شما چیست و خواسته های شما چیست، برای این‌که دائم در خدمت دیگران هستید و یا اینکه به آن‌ها توجه می کنید یا نگران این هستید که آن‌ها چه فکری میکنند.

بیشتر افرادی که گرفتار این طرحواره هستند در روند زندگی خود هیچ نقشی ندارند و زندگی بر این افراد تحمیل می شود، یکی از مراجعینم می‌گفت؛ اصلا نمی‌دانم از زندگی چه می‌خواهم و چگونه می‌توانم به آن چیزهایی که می خواهم برسم، ممکن است که احساس کنید نمی توانید بر روی واقعیت های زندگی‌تان تسلط داشته باشید.

اگر گرفتار طرحواره اطاعت باشید، احساس می کنید که محیط و شرایط و اتفاقات زندگی و افراد، سرنوشت شما را رقم می زنند، در واقع بیشتر وقت‌ها شما واکنشی عمل می کنید و یا ناظر اتفاقات زندگی خود هستید و کمتر فعال هستید.

بسیاری از این افراد دست به دامنه جمبل و جادو و طالع بینی و اعتقادات افراطی می شوند، شاید روی این طرحواره تان برچسب فروتنی و مهربانی بزنید، اما واقعیت این نیست؛ واقعیت این است که نظر دیگران برای شما بسیار مهم است و به همین دلیل حوصله مشاجره ندارید و از تعارض ها گریزان هستید و به همین دلیل زود با دیگران به تفاهم می رسید و رابطه برقرار می کنید.

چرا افراد مبتلا به طرحواره اطاعت احساسات و نیازهای خود را پس می زنند؟

بیماران مبتلا به طرحواره اطاعت، به این دلیل احساساسات و نیازهای خود را پس زنی می‌کنند که احساس می کنند مجبور هستند و نه به این دلیل که خیال کنندکه باید این کار را انجام بدهد.

یعنی درست و منطقی این تصمیم را نگرفته اند، بلکه انگار دست و پا بسته هستند، آنها می ترسندکه اگر نیازها و احساسات خود را بیان کنند اتفاقات بدی برایشان بیفتد و همیشه شواهد و مدارکی دارندکه افراد مهم زندگی شان از دست آنها عصبانی شده، رهایشان کرده و یا آنها را با تنبیه و طرد و انتقاد روبرو کرده است(ومتوجه نیستند که مشکل از جانب خود آنهاست).

دقت کنید بیمارانی که طرحواره اطاعت دارند، در جامعه ما ممکن است که این طرحواره را با «ارزش کمک به دیگران» اشتباه بگیرند، ارزش کمک به دیگران، طبعا یک ارزش است و فرد درونا و قلبا می خواهد به دیگران کمک کند، اما کسانی که طرحواره اطاعت دارند بیشتر اوقات می‌ترسند که دیگران تلافی کنند.

بیشتر اوقات بیماران ممکن است که از فرار استفاده کنندو  از موقعیت هایی که ممکن است تحت کنترل دیگران قرار بگیرند، دوری کنند مثلا ممکن است از روابط عاشقانه طولانی مدت دوری کنند زیرا این روابط برای آنها مانند این است که داخل یک چاه بیفتند یا داخل یک تله بیفتند.

گاهی نیزبعضی از بیماران مبتلا به طرحواره اطاعت می خواهند وانمود کنند که این طرحواره را ندارند و رفتارهایی مانند نافرمانی، مخالفت جویی و سرکشی بی مورد داشته باشند، بنابراین اینطور نیست کسانی که طرحواره اطاعت دارند، الزاماً مطیع باشند بلکه کسانی که لجباز و نافرمان (به صورت افراطی) هستند نیز ممکن است همین طرحواره را داشته باشند.

کسانی که طرحواره اطاعت دارند، البته اگر در حالت حمله و لجبازی نباشند(چون کسانی که لجبازی می‌کنند و یا نافرمانی افراطی دارند ممکن است طرحواره اصلی‌شان اطاعت باشد، ولی می‌خواهند طوری رفتار کند که انگار مجبور نیستند) بیشتر وقت‌ها به دیگران اجازه می‌دهند که طبق مرام خودشان عمل کنند. حتی اگر این کار به آن‌ها

صدمه بزند. یکی از مراجعین من آقایی بود که می‌گفت که من رفته بودم بنگاه و خانه‌ای اجاره کردیم و چند روزی طول کشید تا تحویل دهند و من خجالت می‌کشیدم که بگوییم آقا دیر شده و شما قرار شد که پنج روز پیش تحویل دهید!

اگر شما گرفتار این طرحواره باشید برای شما خیلی مهم است که دیگران از شما راضی باشند و برای این‌که بتوانید توجه و تأیید و مهربانی آن‌ها را دریافت کنید، هر کاری می‌کنید.

چند مثال برای درک بیشتر طرحواره اطاعت

مثال اول

یکی از مراجعینم می‌گفت که من هروقت به فروشگاهی می روم و هر وقتی می‌خواهم کالایی را بخرم، انگار که با آن‌ها دعوا دارم زیرا که میترسم که نکند آن‌ها می‌خواهند به زور کالایی را به من بفروشند.

مثال دوم

یکی دیگر از مراجعینم که پدری زورگو داشت و با پدری کنترل‌گر زندگی می کرد برای اینکه از چنگال او فرار کند با مردی دیگر ازدواج کرد،هدف او فقط این بود که خودش را از آن شرایط نجات بدهد،و به همین دلیل اصلا به این فکر نکرد که ایا این فردی که با او ازدواج می‌کنم فرد مناسبی هست یا نه ؟ و صلاحیت همسرش را بررسی نکرد! او

از چاله درآمده بود و در چاه افتاده بود.

افرادی که طرحواره اطاعت دارند خوراک گروه‌هایی هستند که رهبر و رئیس کاریزماتیک ویا تاثیرگذار دارند.درمان طرحواره اطاعت و رهایی از تله اطاعت


درمان طرحواره اطاعت و رهایی از تله اطاعت

برای درمان طرحواره اطاعت چند راه وجود دارد، روش اول این است که به یک درمانگر صاحب صلاحیت مراجعه کنید، برای این منظور می توانید از روانشناسان مرکز خودبیداری که به خوبی آموزش دیده اند کمک بگیرید، روش دوم رهایی از تله اطاعت این است که با استفاده از بسته های زیر که توسط من(ارسطو رضایی)آماده است و شکل درمانی دارد، استفاده کنید، نکته مهم پس از تهیه این بسته ها این است که در بسته طرحواره درمانی اطاعت، وقتی به قسمت نامه به والدین رسیدید، لازم است حتما آن نامه را در قالب فایل صوتی برای پشتیبان بفرستید تا توسط من یا همکارانم نظارت شود که این قدم را به راحتی برداشته اید، بقیه قدم ها قابل فهم تر است من در این بسته با تکنیک های دقیق و عملی و علمی به شما راههای رهایی و روش دقیق رهایی از طرحواره اطاعت را آموزش می دهم، دقت کنید

این بسته ها درمانی است:

1. درمان طرحواره اطاعت و ایثارگری بیمارگونه

2. یادگیری مهارت جرات و جسارت


اگر می خواهید در مورد این طرحواره بیشتر مطالعه کنید و تست مربوط به طرحواره اطاعت را نیز انجام دهید، لینک زیر را لمس کنید در لینک زیر من هم به صورت ویدئویی و هم صوتی به معرفی این طرحواره پرداخته ام و لینک تست را هم قرار داده ام تا به خوبی آن را درک کنید

طرحواره اطاعت چیست؟

طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

چرا به بعضی ها می گویند بچه ننه؟ چرا بعضی ها نخود به دهنشان نم نمی کشد و همه حر فها را به والدین خود یا کسی که برایشان مهم است می گویند؟ این موضوع به چیزی بستگی دارد که به آن طرحواره خویشتن تحول نیافته می گوئیم.

طرحواره خویشتن تحول نیافته خودگرفتار چیست؟

آیا تا بحال کسی به شما لقب «بچه ننه داده» است؟ آنچه که در جامعه تحت عنوان «بچه ننه»  به دیگران نسبت داده می شود، احتمالا( و البته نه دقیقا) اشاره به طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار دارد، بیماران مبتلا به طرحواره  خویشتن تحول نیافته خودگرفتار، آنقدر در شخصیت افراد مهم زندگی‌شان ذوب شده‌اندکه نه خودشان و نه درمانگر نمی‌توانندبه طور واضح بگویند ریشه هویت بیمار کجاست و کجا هویت دیگران است.

معمولاً هویت فرد مبتلا به خویشتن تحول نیافته یا خود گرفتار با فردی درآمیخته است که آن فرد یا یکی از والدین است یا نماد والدین است مانند همسر، رئیس یا بهترین دوست.

این افراد در دیگری ذوب می شوند، به صورتیکه فردیت ندارند، معمولا رابطه هیجانی بسیار نزدیکی با نماد والدین دارند، رشد اجتماعی طبیعی ندارند، بسیاری از این بیماران معتقدند که اگر که حمایت مداوم والدینشان نباشد و یا اگر حمایت مداوم نماد والدین شان نباشد نمی توانند به زندگی خود ادامه بدهند و به همین دلیل شدیدا به دیگران وابسته و نیازمندند

مثلاً می‌گویند بدون آن دوستم نمی توانم به زندگی ادامه بدهم وبه آنها احساس تعلق خاطر شدیدی دارد، به صورتیکه فکر می کنند دو روح در یک بدن هستند، گاهی نیز احساس می کنند که می توانند فکر طرف مقابل را بدون اینکه از او سوال بکنند بخوانند، آنها بین خود و کسی که با او در آمیخته هستند مانند همسر یا بهترین‌دوست، مرزی نمی گذارند و هرگاه مرزی بگذارند احساس گناه می کنند.

آنها ممکن است بگویند: من بدون تو غذا نمیخورم، منتظر ماندم تا تو بیایی و بعد غذا بخورم، این فرد بدون دیگری احساس درماندگی می کند، اینها مربوط به قسمت گرفتار این طرحواره بود(یعنی طرحواره خویشتن گرفتار).

این افراد خویشتن تحول نیافته نیز دارند، فرد احساس هویت نمی کند احساس پوچی می کنند، اگر هم نسبت به خود احساسی داشته باشد این احساس موقتی و گذری است، دلیلیش هم این است که برای اینکه این افراد بتوانندبا والدین خود آمیخته شوند، از هویت خود صرف نظر کرده ا ند، این افراد تصور می‌کنند در دنیایی بی در و پیکر غرق شده اند،

نمی دانند کی هستند و چه تمایلاتی دارند، معمولاً استعداد و ویژگی ممتازی را در خود پرورش ندادند و از استعدادهای طبیعی خودشان استفاده نکردند، اگر طرحواره خویشتن تحول نیافته و خود گرفتار که شدید باشد فرد به وجود واقعی خود شک میکند و درحقیقت عزت نفس او صفر است.



ابعاد طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار ۲ بعد دارد:

1. بعد گرفتار که به آن طرحواره «خود گرفتار» می گوئیم

2. و بعد تحول نیافته که به آن«خود تحول نیافته» می گوئیم.

که بیشتر اوقات این دو باهم همپوشی دارد اما همیشه اینطور نیست، گاهی اوقات بیمار شخصیت گرفتار دارد اما تحول نیافته است، گاهی نیز تحول یافته است اما گرفتار نیست.

بیشتر اوقات جنبه خویشتن تحول نیافته در بیماران برجسته‌تر است، زیرا بیمار در خانواده پر توقعی بود که دائما او را تحت سلطه می‌گرفتند و او نتوانسته به خود (SELF)مراجعه بکند و به هویت مستقلی دست پیدا کند، او فکر میکند زندگی والدینشان واقعی تر از زندگی خودشان است،  آنها خودشان را جدی نمی‌گیرند و به همین دلیل بی هویت هستند این افراد معمولاً شخصی را به عنوان رهبر انتخاب می کنند تا در او ذوب شوند.



علائم طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

تقلید از رفتار کسی که با او آمیخته شده اند و یا دائماً درباره او صحبت می کنند. تمامی افکار احساسات و رفتارهای که با افکار احساس و رفتار شخصی که به او آمیخته شده اند تفاوت دارد را واپس رانی می کنند، اگر هم بخواهند از کسی که گرفتارش شده‌اند به طریقی جدا شوند، احساس گناه می کنند(پس اگر احساس آشفتگی کنند رهاشدگی ست، اگر احساس گناه کنند آمیختگی)


هدف از درمان طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار و نحوه درمان آن چیست؟

هدف اصلی درمان، کمک به بیماران برای بیان خویشتن طبیعی شان، تمایلات شان، عقایدشان، تصمیم هایشان، استعدادها و علاقه های شخصی شان است.

تلاش برای اینکه خویشتن واقعی را سرکوب نکنند و خودشان را محور زندگی قرار بدهند، این افراد بعد از درمان از شباهت ها و تفاوت های خود با کسی که با او آمیخته شده اند آگاه می شوند، مرزها را با دیگران مشخص می کنند و برای خودشان هویتی انتخاب می‌کنند.

گاهی نیز بیمار از روابط نزدیک پرهیز می‌کند تا گرفتار کسی نشود، هدف درمان بیماران این است که انها را تشویق کنیم که روابطی را با دیگران برقرار بکند که نه زیاد گرفتار شود و نه به انزوا فرو برود.

برای درمان این طرحواره لازم است به طرحواره درمانگر صاحب صلاحیت مراجعه کنید، البته والدین این افراد نیز نیاز به درمان دارند، همچنین می توانید از روانشناسان مرکز خودبیداری کمک دریافت کنید و والدین گرامی نیز با توجه به اینکه باید آموزش ببینند در کارگاه فرزند پروری برای والدین که در مرکز روانشناسی خودبیداری برگزار می شود، شرکت کنند.

طرحواره خویشتن تحول نیافته

طرحواره چیست؟

طرحواره پذیرش جویی جلب توجه یا مهرطلبی

چر ا بعضی از افراد بسیار مهر طلب هستند و نظر دیگران اینهمه برای آنها مهم است؟ چرا تا وقتی می فهمند نظر کسانی که برایشان مهم است نسبت به آنها تغییر کرده خیلی حالشان بد می شود؟ چرا بعضی از افراد همیشه می خواهند آدم خوبی باشند و بیش از حد به آبرو و موقعیت های اجتماعی و پذیرش اجتماعی اهمیت می دهند؟این شاید به خاطر آن باشد که شما گرفتار«طرحواره پذیرش جویی»باشید.

تعریف طرحواره پذیرش جویی جلب توجه

مهر طلبی یعنی دیگران خیلی برای من مهمند، این افراد انگار می خواهند به دیگران  دائما بگویند؛ به من نگاه کن. افراد مبتلا به طرحواره پذیرش جذب جلب توجه به گرفتن جلب توجه و پذیرش از دیگران اهمیت زیادی میدهند، به صورتی که نیازهای هیجانی و احساسی خود را ارضا نمی کنند و به همین دلیل از پیگیری توانمندی‌هایشان باز می‌مانند و تمام هوش وحواسشان به واکنش های دیگران است.
این طرحواره دو چهره دارد:
  • کسانی که پذیرش جو هستند دائماً به دنبال گرفتن پذیرش و تأیید از دیگران هستند و تمایل دارند که مردم همه او را دوست داشته باشند و مورد تائید همه قرار بگیرند
  • کسانی که به دنبال جلب‌توجه هستند، دائماً به موردتوجه قرار گرفتن، ستایش و تعریف کردن خیلی اهمیت می‌دهند.
دقت کنید ما وقتی این طرحواره ها را معرفی می‌کنیم ممکن است بسیاری از افراد  بگویند: من طرحواره پذیرش جویی جلب توجه دارم، بله همه ما ممکن درجاتی از پذیرش جویی و جلب توجه را داشته باشیم و طبیعی است که مقداری نظر دیگران برای ما اهمیت دارد، یعنی اگر طرحواره متوسط یا رو به پایین است نترسید، مشکل خاصی وجود ندارد، بلکه یک هیجان معمولی است، همه ما طبیعتاً برایمان مهم است که دیگران درباره‌ی ما چه فکری می‌کنند.

علائم طرحواره پذیرش و درخواست جلب توجه چیست؟

افراد مبتلا به تله پذیرش جویی معمولاً مطیع هستند یا می‌خواهند رضایت دیگران را جلب کنند. بنابراین گاهی این بیماران نقش افراد چاپلوس را بازی می کنند، زیادی از دیگران تعریف میکنند و بعضی دیگر ازاین بیماران بیش ازحد بر پول،منزلت اجتماعی، محبوبیت، پیشرفت و موفقیتبرای جلب توجه دیگران تاکید می کنند، بعضی از این بیماران به نظر مغرور می آیند و به خاطر پیشرفت های شان خودشان را می گیرند و دوست دارند که دیگران آنها را ستایش کنند.
حتی بعضی اوقات نیز مغرورانه خود را بی نیاز به توجه و احترام دیگران نشان می دهند و هر از چندگاهی نیز ممکن است به صورت مخفیانه و زیرکانه دیگران را دست بیاندازند تا بتوانند غرور و خود نمایی خود را ارضا کنند. بیمارانی که طرحواره ی پذیرش جویی جلب توجه دارند با«اگر» زندگی می کنند:
  • اگر مردم از من تعریف کنند پس من را قبول دارند
  • اگر من را قبول دارند پس من با ارزشم

مثال برای درک بیشتر طرحواره پذیرش و درخواست جلب توجه:

یکی از مراجعین من(ارسطو رضایی) آقایی بود که می‌گفت: من همیشه نقش پسر خوب را داشتم، وقتی هم به من مراجعه کرد از این ناراحت بود که چرا بسیاری از خانم‌ها باوجود این‌که این‌همه پسر خوبی است او را رها می‌کنند و خانم‌ها به او گفته بودند که تو یک‌جوری هستی! تو زیادی خوبی! این پسر برای این‌که زیادی خوب باشد، بسیاری از نیازهای خودش را نادیده می‌گرفت و بیش‌ازاندازه توجه می‌کرد. قاطعانه نظر خودش را نمی‌گفت. نه نمی‌گفت و انعطاف‌پذیری بیش‌ازاندازه داشت.
ما وقتی‌که با دیگران دچار مشکل می‌شویم باید ارزیابی کنیم ببینیم آیا اشتباهی کردیم یا خیر و اگر کردیم توضیح می‌دهیم. اگر یک سوءتفاهم است بازهم صحبت می‌کنیم که سوءتفاهم برطرف شود. اما اگر مطمئن هستید اشتباهی نکرده‌اید یا آن فردا اصلاً نمی‌خواهد سوءتفاهم زدایی شود، دیگر چه معنی دارد که ما اصرار کنیم؟
اینکه شما می‌خواهید به هر قیمتی یک رابطه را نگه‌دارید می‌تواند علامت طرحواره پذیرش جویی جلب توجه باشد.
آیا شما هم این‌گونه هستید؟

هدف از درمان طرحواره پذیرش جویی جلب توجه  و روش درمان

در درمان تله پذیرش جویی و جلب توجه ما می‌خواهیم بیمار را متوجه کنیم که او یک خویشتن واقعی دارد و به آدرس اشتباهی می رود، آدرسی که برآیند شکل‌گیری شخصیت ناسالم او در کودکی است و خویشتن کاذب نام دارد.
بیمار باید متوجه شود که به خاطر جلب توجه و پذیرش دیگران استعدادها و توانمندی‌های خود را قربانی می کند و چون خویشتن واقعی خود را سرکوب می‌کند با احساسات و نیازهای خود آشنا نیست.
در درمان تله پذیرش جویی و جلب توجه در نظیر می گیریم که اگر رضایتی در زندگی اش وجود داشته باشد، رضایت سطحی و زودگذر است، ولی اگر طبق خویشتن واقعی (یعنی نیازها و استعدادهای طبیعی خود)عمل کند به رضایت عمیق دست پیدا خواهد کرد. انسان‌ها وقتی که احساسات خود را بیان می کنند و طبق توانمندی های شان رفتار می کنند بیشتر احساس رضایت و خوشحالی می کنند، بیشتر این بیماران نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و نمی دانند چه استعداد طبیعی دارند.
برای درمان طرحواره پذیرش و درخواست جلب توجه لازم است به یک درمانگر صاحب صلاحیت و توانمند مراجعه کنید، همچنین می توانید از روانشناسان مرکز روانشناسی خودبیداری کمک بگیرید.
برای کسب اطلاعات بیشتر لینک زیر را لمس کنید:

طرحواره شکست چیست؟

چرا بعضی از افراد دائما در کار و تحصیل خود شکست می خورند یا اینکه با وجودی که فرد موفقی هستند همیشه خیال می کنند که آدم بازنده ای هستند؟ با وجودی که دوست دارند موفق شوند اما احساس می کنند نمی توانند؟این موضوع به«طرحواره شکست و بی کفایتی » برمی گردد، اما طرحواره شکست چیست؟
کسانی که گرفتار طرحواره شکست هستند، ممکن است که به ما بگویند که من مدت بسیار زیادی هست که تصمیم گرفتم که به درمانم ادامه بدهم و یا درمانم را شروع کنم یا به یک روانشناس مراجعه کنم اما دائماً نمی دانم به چه دلیلی این تصمیم را به تعویق می انداختم.
ممکن است که احساس افسردگی کنید به خصوص وقتی که می‌بینید که هم‌سن و سالان و دوستان قدیمی شما جایگاهی به دست آورده‌اند و شما هیچ پیشرفتی نداشتید سال‌ها از عمرتان گذشت و دستاورد زیادی نداشتید، ممکن است که سال‌ها مشغول به یک کار باشید و در کار خود هیچ پیشرفتی پیدا نکرده باشید بعضی از افراد هم با وجود اینکه افراد موفقی هستند همچنان حس شکست خوردگی دارند.

طرحواره چیست طرحواره درمانی چیست؟

فرار از طرحواره شکست چیست؟

گاهی هم ممکن است که بخواهید از فرار استفاده کنید، مهارت‌های جدید را یاد نمی گیرید، تقاضای ارتقاء شغلی نمی‌دهید، هدف‌گذاری نمی‎کنید و چون این کارها را نمی‌کنید عملا شکست می خورید و با این کار عملا طرحواره خود را تقویت می‌کنید، زیرا موفقیت لازمه روبرو شدن، چالش، مبارزه، اشتباه کردن و تصمیم گرفتن است.
فرار عملا جلوی موفقیت‌های شما را می گیرد، شما برای اینکه مهارت‎های خود را افزایش بدهید کاری انجام نمی ‎دهید و دست روی دست می گذارید و از فرصت‌های شغلی استفاده نمی‎کنید، استاد فرصت سوزی هستید چون می ‎ترسید تلاش کنید و شکست بخورید، درصورتیکه افراد موفق، افرادی نیستند که اصلا شکستی نخورند بلکه افرادی هستند که از شکست خوردن هیچ ترس و ابایی ندارند
یکی از مراجعینم می‌گفت؛ برای چه چیزی باید تلاش کنم؟ من نهایت تا ۴۰ سال دیگر زنده هستم، همین قدر که دارم کافی است. ممکن است که به شکل خیلی ظریفانه ای فرار کنید. ظاهرآ به نظر بیاید که هیچ ترسی از کار کردن ندارید، اما در عین حال تنبل هستید، کارها را به امروز و فردا واگذار می‌کنید و یا کارها را ماست‌مالی می کنید و دل به کار نمی دهید، این شگردها در واقع خودشکنی است، ممکن است که دست و دلتان به کار نرود، در کلاسهای مهارت‌ افزایی شرکت می‌کنید اما دل نمی‌دهید، به خوبی گوش نمی‌کنید، تمرین نمی کنید و با گروه‌هایی که در حال یادگیری هستند هماهنگ نمی‌شوید و فقط دلتان خوش است که من در فلان کارگاه یا در فلان دوره شرکت کرده ام.
وقتی که دانشجوی روانشناس بالینی بودم و کتاب‌های روانشناسی را می‌خواندم و در کارگاه ها شرکت می کردم با افرادی که در یادگیری خیلی بهتر بودند مچ می‌شدم، تمرین‌ها را اجرا می‌کردم و به صورت رایگان با بعضی از بیماران کار می کردم.
اما بسیاری از دوستان من دست به چنین کارهایی نمی‌زدند و فقط در کارگاه شرکت می‌کردند و اگرچه در کارگاه شرکت می‌کردند اما دل به کار و یادگیری نمی دادند و در نتیجه امروز هم در کار خود چندان موفق نیستند.
از آنجایی که شما دوست دارید فرار کنید، حتی با وجود اینکه در کلاس های مختلف شرکت می کنید این تمایل شما باعث می شود که کار را باکیفیت انجام ندهید و این خودش سبب می‌شود که در کارتان پیشرفت نکنید و یا حتی تنزل کنید یا از کار اخراج شوید
از آنجایی که شما دوست دارید فرار کنید، حتی با وجود اینکه در کلاس های مختلف شرکت می کنید این تمایل شما باعث می شود که کار را باکیفیت انجام ندهید و این خودش سبب می‌شود که در کارتان پیشرفت نکنید و یا حتی تنزل کنید یا از کار اخراج شوید.
یک روش دیگر در افراد مبتلا به تله شکست هم این است که دائماً به اطلاعات منفی توجه می کنند و به این وسیله مدارک بیشتری دارند که انسان ناکام و محکومی هستند، آنها به نکات منفی زندگی‎ شان بیش از اندازه بها می‌دهند و نکات مثبت را کم ارزش تلقی می کنند،اگر هم در کارتان پیشرفتی داشته باشید آن پیشرفت را نمی بینید ولی اگر شکستی داشته باشید آن را حتماً می بینید و بزرگ نمایی می کنید.

ده نشانه طرحواره شکست

1. اگر گرفتار طرحواره شکست و بی کفایتی باشید، ممکن است برای مهارت افزایی شغلی خودتان تلاشی نکنید.
2. اگر گرفتار تله شکست باشید، ممکن است به دنبال موفقیت‌های سریع و بزرگ هستید.
3. با زیاده‌روی و بلوف زدن در بعضی از ویژگی‌های خودتان سعی می‌کنید دیگران را گول بزنید که آدم موفقی هستید. این مسئله خودش باعث می‌شود که طرحواره شما تقویت شود. وقتی کاری را بلد نیستید و وانمود می‌کنید که بلد هستید، دیر یا زود دست شما رو می‌شود و اگر در محل کار این دروغ را بگویید ممکن است به شما بی‌توجهی شود یا اخراج شوید و به این وسیله طرحواره شما تقویت می‌شود.
4. اگر مبتلا به طرحواره شکست و بی کفایتی باشید؛ ممکن است که شغلی را انتخاب کنید که در سطح استعداد شما نیست. مثلاً لیسانس زبان‌دارید ولی راننده تاکسی هستید، یا حسابداری بلد هستید ولی دارید اسنپ کار می‌کنید.
5. تله شکست باعث می شود تلاش نمی‌کنید در شغل خودتان پیشرفت کنید. کارهایتان را به‌صورت روتین انجام می‌دهید. سال‌های سال کارمند شرکت یا اداره ای هستید و به این فکر نمی‌افتید که می‌توانید پیشرفت کنید، می­توانید تغییراتی در کار خودتان به وجود بیاورید، ارتقا بگیرید. اگر هم تلاش کرده باشید به‌محض این‌که یک‌بار شکست خوردید دست از آن کار ‌می کشید.
6. اگر گرفتار طرحواره شکست و بی کفایتی باشید، گاهی ممکن است اصلاً نمی‌توانید برای دیگران کار کنید، خیلی اهل رقابت هستید.
7. ممکن است شغلی پیدا کنید اما چون تنبلی می‌کنید و امروز و فردا می­کنید، در کارتان تأخیر می­کنید و یا با همکارانتان برخورد نادرست دارید یا پرتوقع هستید از زیر کار درمی‌روید و خودبه‌خود منجر به اخراج خود می‌شوید. یکی از مراجعین من خانمی بود که معلم بود و به خاطر تأخیرهای بسیار زیاد همیشه تا جایی که می‌توانست از تعطیلات و مرخصی استفاده می‌کرد و همه از دست او خسته شده بودند. به همین دلیل آموزش‌وپرورش در ارزشیابی‌های خودش همیشه نمره پایین‌تری به او می‌داد و او سال‌های سال در یک مقطع و در یک روستا تدریس می‌کرد.
8. اگر شما طرحواره شکست و بی کفایتی دارید، ممکن است که نتوانید در یک شغل بیش از یک مدت دوام بیاورید، دائماً شغل عوض می‌کنید. همه‌کاره و هیچ‌کاره هستید، درحالی‌که در زندگی مدرن تخصص حرف اول را میزند. شما در همه کارها سر رشته دارید، اما مهارت کامل در یک زمینه ندارید. به‌اندازه کافی پیشرفت نمی‌کنید، هر شغلی را چند روز دنبال می‌کنید و بعد با این وسوسه که وضعیت بهتری را می‌خواهید به دست بیاورید کار قبلی را رها می‌کنید.ممکن است که دست‌پاچه شوید و خیال کنید از قافله عقب ماندید و خیال کنید که مبادا رو دست خوردید، اما باید بدانید که باید در یک کار و یک‌رشته تمرکز کنید، اشتباه کنید، شکست بخورید، تجربه بیندوزید تا متخصص شوید. فوت‌وفن استادی را با تمرکز و تخصص می‌شود به دست آورد. آن‌قدر باید دل به کار دهید و روی کارتان تمرکز کنید تا چم‌وخم کار را یاد بگیرید.
9. اگر گرفتار طرحواره شکست و بی کفایتی باشید، ممکن است شغلی را انتخاب کنید که دست‌یابی به موفقیت در آن شغل بسیار مشکل است، شغلی که فراتر از توان شماست و یا ریسک بسیار زیادی کنید مثلاً به فکر این هستید که بازیگر شوید یا ورزش حرفه‌ای کنید یا موسیقی‌دان بزرگی شوید. در این حیطه‌ها رقابت زیاد و موفقیت خیلی مشکل است. نه این‌که نروید، دنبالش بحث این است که شما فقط به این فکر باشید وگرنه خیلی‌ها کاری را دنبال می‌کنند و هم‌زمان به ورزشکار حرفه‌ای بودن یا بازیگری‌ هم ‌فکر می‌کنند. بعد موفق که شدند آن کارشان را رها می‌کنند. مثل آقای علیرضا بیرانوند یک فوتبالیست حرفه‌ای، در کارواش کار می‌کرد، درعین‌حال فوتبال را هم دنبال می‌کرد. در فوتبال موفق شدف سپس کار قبلی‌اش را رها کرد، یا آقای منصور خواننده‌، موبایل فروشی داشت، در خوانندگی هم فعالیت داشت،در عین حال موبایل فروشی هم داشت، وقتی در خوانندگی موفق شد، موبایل فروشی را رها کرد.
10. اگر گرفتارطرحواره تله شکست باشید، ممکن است بترسید در کار خودتان ابتکار عمل و خلاقیت به خرج دهید و دنباله‌روی دیگران هستید، همش نگاه می‌کنید دیگران چطور موفق شده‌اند و دائماً از آن‌ها الگو می‌گیرید. درصورتی‌که باید خودتان باشید نه اینکه از رقبا الگو بگیرید، الگو گیری خوب است، اما اگر بخواهید کپی کنید و به خلاقیت خودتان اجازه ظهور ندهید در نتیجه مسئولانه عمل نمی‌کنید.
اگر گرفتار طرحواره شکست و بی کفایتی باشید ممکن است از اشتباه بترسید. احساس می‌کنید که ذاتاً آدم بی‌استعداد و احمقی هستید. حتی اگر نشانه‌هایی وجود دارد که نشان دهد شما موفق هستید، اما خودتان را بی‌استعداد و به‌دردنخور می­دانید. برای توانمندی‌های خودتان و مهارت‌های خودتان و موفقیت‌های خودتان ارزش قائل نمی‌شوید. نقطه‌ضعف‌های خودتان را پررنگ می‌بینید و موفقیت‌های خودتان را کمرنگ می‌بینید. اگرچه در مقایسه با هم‌سن‌وسال‌های خودتان موفق هستید، اما خودتان از خودتان دائماً ایراد می‌گیرید و احساس حقارت می‌کنید از خودتان توقع بی‌جا دارید. دقت کنید ما نمی‌گوییم که اهدافی نداشته باشید، اما باید بگوید من موفق هستم و می‌توانم موفق‌تر باشم. نه آنکه من موفق نیستم.
اگر می خواهید تست طرحواره شکست را اجرا کنید لینک زیر را لمس کنید و همچنین درمورد طرحواره شکست بیشتر بدانید در مقاله زیر هم به صورت ویدئویی و هم صوتی مفصلا طرحواره شکست را معرفی کرده ام همچنین تست آن را هم قرار داده ام که می توانید اجرا کنید.
اگر می خواهید به درمان طرحواره شکست بپردازید لینک زیر را لمس کنید