افراد مبتلا به طرحواره ایثار نیز مانند بیمارانی که طرحواره اطاعت دارند به ارضاء نیازهای دیگران توجه می کنند به صورتی که نیازهای خودشان را قربانی میکنند اما فرق آنها با بیماران طرحواره اطاعت این است که کسانی که طرحواره ایثارگری دارند با اراده خودشان تصمیم می گیرند چنین کاری را انجام بدهند آنها نسبت به درد و رنج
دیگران حساس هستند و میخواهند از درد و رنج دیگران جلوگیری کنند و معتقدند این کار درست است و از طرفی وقتی به خواسته ها و نیازهای خود توجه می کنند احساس گناه و یا خودخواهی می کنند.
طرحواره ایثار بیشتر اوقات در ارتباط با افراد مهم زندگی رخ می دهد بیمار معتقد است که اطرافیان او انسانهای نیازمندی هستند بیشتر اوقات طرحواره ایثارگری به دلیل وجود خلق و خوی بسیار دلسوز و غمخوار به وجود می آید یعنی اینکه طرحواره ایثارگری بیشتر در افرادی وجود دارد که خلق و خوی دلسوز و غمخوار دارند و نسبت به درد
روانی دیگران حساسند.
این افراد همیشه حس بدهکاربودن نسبت به دیگران دارند، در نتیجه اگر که شما هم گرفتار طرحواره ایثار باشید، خیال می کنید یا باید به نیازهای خودتان و خواسته های خودتان اولویت بدهید و یا به خواسته ها و نیازهای دیگران، و نمی توانید بین این دو توازن برقرار کنید، درحالیکه من میتوانم با شما رابطه برقرار کنم و هم به نیازهای خودم توجه کنم و هم به نیازهای شما، من می توانم خواسته های خودم را به صورت مشخص بیان بکنم ومی توانم بگویم که درمورد خواسته های شما تا چه اندازه می توانم کاری انجام بدهم.
اما واقعیت این است که من میتوانم خواستهها و نیازهای خودم را جراتمندانه، بدون تعارض و محترمانه بیان کنم، من میتوانم حد و مرز تعیین کنم، من قادر هستم که خواستههای خودم را بگویم.
-تفاوت طرحواره اطاعت با طرحواره ایثار چیست؟
طرحواره ایثارگری با طرحواره اطاعت تفاوت دارد:
1. طرحواره اطاعت به خاطر ترس از پیامدهای بیرونی است و به همین دلیل منبع کنترل او در بیرون است اما طرحواره ایثار منبع کنترل درونی دارد و بیمار تصور می کند که قدرت انتخاب دارد.
2. تفاوت دوم این است که ریشه های شکل گیری این طرحواره ها با هم متفاوت هستند طرحواره اطاعت به دلیل زندگی با والدین سلطه گر و کنترل کننده است اما طرحواره ایثار به دلیل زندگی با افرادی ضعیف، نیازمند، کودک صفت، درمانده بیمار یا افسرده است.
3. در طرحواره اطاعت من به خواستههای دیگران اولویت میدهم چون میترسم آنها رفتارشان عوض شود یا میترسم با من بدرفتاری کنند. میترسم که مرا رها کنند؛ اما در طرحواره ایثار من نگران هستم و احساس گناه دارم. من خیال میکنم اگر این کار را نکنم و اگر به خواستههای دیگران اولویت ندهم آدم بدی هستم.
این افراد خواسته های خود را مستقیماً مطرح نمیکنند و در روابط عمومی هم بیشتر به درد دل دیگران گوش می دهند تا اینکه درباره خودشان حرف بزنند.
-شغل افراد مبتلا به طرحواره ایثار گری
این افراد غالباً در شغلهای روانشناسی، مددکاری اجتماعی، اورژانس اجتماعی و پرستاری زیاد مشاهده میشوند.
-طرحواره ایثار با «ارزش ایثار» فرق دارد
ایثار بهعنوان ارزش با ایثار بهعنوان طرحواره ایثار متفاوت است. کسی که طرحواره ایثار دارد هویت خودش را یک ایثارگر میداند یعنی من یک فرد دلسوز و مهربان هستم و در جهت احساس هویت خودش ایثارگری میکند؛ اما ارزش ایثار بخشی از هویت نیست، بخشی از ارزش است؛ یعنی من در بسیاری از اوقات به نظر میآید که فرد قاطعی باشم ولی درجایی که لازم است بسیار انعطافپذیر و ایثارگر هستم.
در طرحواره ایثار راهانداز احساس گناه است، ولی در ارزش ایثار راهانداز یعنی آن چیزی که سبب میشود من ایثارگری کنم احساس مسئولیت است. بهعنوانمثال مانند اینکه یک کشور به کشور من تجاوز کند و من احساس مسئولیت میکنم و وارد دفاع میشوم این متفاوت است از اینکه احساس گناه کنم. این افراد وقتیکه به خواستههای خودشان اولویت دهند احساس گناه میکنند و بیشتر اوقات ایثار در ارتباط با افراد مهم زندگی اتفاق میافتد، فرد برای خودش تکلیفی بیشتر از حد توان خودش تعیین میکند و خیال میکند که دیگران نیازمند هستند.
شاید برای شما قابل باور نباشد که مهربانی بیش از اندازه میتواند، نشان از طرحواره ایثار و یک مشکل روان شناختی است، ممکن است بگوئید که مگر ایثار گری چیز بدی است؟ باید به شما بگویم طرحواره ایثار با ارزش ایثار فرق دارد و اگر که شما برای کسانی دل می سوزانید که لیاقت ندارند.
ارزش ایثار رنج روانی تولید نمی کند، و راه انداز آن احساس مسئولیت است نه احساس گناه.
ارزش ایثار نتیجتا حس دلسوزی به خود تولید نمیکند اما طرحواره ایثار این کار را می کند، ارزش ایثار حس غم و رنج تولید نمی کند اما طرحواره ایثار می کند.
وقتی که فرد طرحواره ایثار دارد خودش را انسانی ناجی و مهربان می داند و از این جهت احساس ارزشمندی میکند:
یعنی احساس هویت و ارزشمندی او به طرحواره ایثار و ایثارگری افراطی مربوط است او نمیتواند بدون ایثارگری احساس هویت کند.
ما باید بتوانیم گاهی وقتها حد و مرز خود را با دیگران تعیین کنیم و اجازه ندهیم که هر طوری که دلشان می خواهند با ما رفتار کنند.
هدف از درمان طرحواره ایثارگر چیست؟
بیمار باید بیاموزد که همه انسانها از جهت ارضاء شدن نیازها حقوقی مساوی دارند، اگرچه بنظر میرسد که این بیماران قویتر هستند اما واقعیت که آنها انسانهای نیازمندی هستند حتی بیشتر از افراد ضعیفی که به آنها کمک می کنند نیازمند تر هستند.
بیماران مبتلابه تله ایثارگر آگاهی چندانی از نیازهای خودشان ندارند و معمولا به ناکامی های خود توجه نمی کنند بیمار باید بیاموزد که خودش نیازهایی دارد که ارضا نمی شود و حق دارد که نیازهایش را ارضا کند و دقت کند که اگرچه که در نزد دیگران محبوب است و دوستان بسیار زیادی دارد اما هزینه ای که در ازای دریافت این منافع میپردازد بسیار زیاد است و نیازهای خود را ارضا نمیکند هدف دیگر کاهش مسئولیت پذیری افراطی بیمار است.
-برای درمان طرحواره ایثار گری افراطی لینک زیر را لمس کنید