مرکز روانشناسی خودبیداری

مرکز روانشناسی خودبیداری

من ارسطو رضایی هستم روانشناس بالینی برای مشاهده رزومه من کافیست در گوگل بنویسید ارزومه ارسطو رضایی
مرکز روانشناسی خودبیداری

مرکز روانشناسی خودبیداری

من ارسطو رضایی هستم روانشناس بالینی برای مشاهده رزومه من کافیست در گوگل بنویسید ارزومه ارسطو رضایی

طرحواره تنبیه چیست؟

چرا بعضی از افراد از لحاظ اخلاقی اینهمه سختگیر هستند و کینه ای هستند و قدرت گذشت ندارند؟ این موضوع می تواند مربوط به «طرحواره تنبیه» باشد، اما طرحواره تنبیه چیست؟
جملات و رفتار شایع در افراد مبتلا به طرحواره تنبیه:
  • باید آدمش کنم
  • خودش باید بفهمه
  • می دونم باهاش چیکار کنم
  • باید حقشو بزارم کف دستش

طرحواره تنبیه چیست؟

کسانی که طرحواره تنبیه دارند، معتقدند مردم و حتی خودشان باید به خاطر اشتباهاتشان به شدت تنبیه ‌شوند، آنها خودشان را به شدت اخلاقی نشان می دهند، به شدت انعطاف ناپذیر و در بخشیدن خودشان و همینطور دیگران به شدت مشکل دارند، آنها معتقدند کسانی که اشتباه می کنند، باید به شدت تنبیه شوند و نباید بخشیده شوند، افرادی انتقام جو و خود سرزنشگر هستند، افراد مبتلا به طرحواره تنبیه، هر توضیحی را توجیه می دانند و ابدا به شرایط و وضعیتی که باعث ایجاد آن رفتار شده هیچ توجهی نمی کنند بلکه کاملاً یکجانبه نگاه می‌کنند.
این افراد هیچگونه اساسا همدلی نسبت به کسی که از نظر آنها فردی بد است و کار نادرستی انجام داده است ندارند، ابدا توان همدلی ندارند رحم و بخشش ندارند.
افراد مبتلا به طرحواره تنبیه معتقدند که جریمه فرد خطاکار باید بیشتر از میزان جرمش باشد، در واقع این افراد والدین سرزنشگر را قورت داده اند و به شدت به تنبیه شدید معتقدند، سرد، تحقیرآمیز و بی عاطفه اند و در تن صدایشان ذره ای لطافت و دلسوزی نیست.
کسانی که تله تنبیه دارند معتقد هستند که مردم و یا حتی خودشان باید به شدت به خاطر اشتباهاتشان تنبیه شوند. قدرت بخشش خودشان و مردم را ندارند. این افراد به شدت خودشان را اخلاقی نشان می دهند و به شدت انعطاف ناپذیر هستند و همان طور که گفتم در بخشیدن خودشان و دیگران مشکل دارند. به عنوان مثال یکی از مراجعین من (ارسطو رضایی) مردی بود که به شکلی با خانمی آشنا شده و بعدا فهمی که با این خانم تفاهم ندارد، ولی فکر می کرد که باید با او ازدواج کند، یعنی خودش را مجبور می کرد و می گفت؛ اگر با او ازدواج نکنم آدم بدی هستم و من حق ندارم که دیگران را فریب بدهم و به همین دلیل با او ازدواج کرد و از همان زمانی که ازدواج کرد کابوس های شبانه  او شروع شد و نمی فهمید که چرا اینطور است.
افرادی که خودشان را وادار به کاری می کنند که واقعا دوست ندارند می توانند تله تنبیه داشته باشند و یا اگر دیگران خطایی می کنند معتقد هستند که باید اشد مجازات را برای آنها درنظر بگیریم. کسانی که تک بعدی به اتفاقات نگاه می کنند، مثلا ممکن است که فردی عملی را انجام دهد که غیر اخلاقی یا غیر قانونی باشد ما می دانیم که اینطور نیست، این فرد این عمل را الزاما انتخاب کرده باشد بلکه شرایط شکل گیری شخصیت او و عوامل محیطی نیز نقش دارند. اگر چه که آن فرد باید با پیامد رفتارش روبرو شود، اما به هر حال نباید شرایط و عوامل محیطی را نادیده گرفت.
درواقع این افراد براساس مکانیسم «همانندسازی با والدین» با والدینی که سرزنش گر و یا بسیار اخلاقگرا بودند را
قورت داده اند. ممکن است آنها در خانواده ای بوده اند که بیش از اندازه بر روی اخلاق تاکید کرده اند و فقط وقتی که فرزندان به اخلاق توجه می کردند و یا اخلاق گرایانه عمل می کردند به آنها توجه می کردند.
خانواده ای که در آنها انعطاف ناپذیری زیاد است، باید و نبایدها زیاد است و دائما دم از اخلاق می زنند و دائما راجع به دیگران قضاوت می کنند که مردم باید اینطور باشند و ما باید اینطور باشیم.فرزندان وقتی در این خانواده قرار می گیرند، گاهی اوقات گویا والدینشان را قورت می دهند و به شدت تنبیه گر سرد و تحقیرآمیز و بی عاطفه می شوند. حتی در تن صدایشان هم ذره ای ازلطافت و دلسوزی نیست.
کسانی که طرحواره تنبیه دارند به شکلی خودشیفتگی پنهان هم دارند، چون خیال می کنند که خیلی کارشان درست است. بیشتر وقتها این طرحواره با طرحواره های دیگر هم نسبت دارد.
اگر می خواهید در مورد خودشیفتگی پنهان بدانید لینک زیر را لمس کنید در مقاله زیر توضیح داده ام:

روش درمان طرحواره تنبیه چیست؟

ما در درمان طرحواره تنبیه می‌خواهیم به این افراد، آسان‌گیری و گذشت و تساهل را یاد دهیم. کتاب حکومت بایدها که توسط من (ارسطو رضایی) نوشته‌شده است، در این کتاب من، 10 باوری که محتوای «بایدی» دارند و باید اندیشی است را نشانه گرفته‌ام.
«بایدها» باعث انعطاف‌ناپذیری می‌شوند، وقتی معتقدم که« آدم‌ها باید منصف باشند» معنایش این است که هرکسی باید با مسئولیت رفتارش روبرو شود.
ما به این افراد آموزش می‌دهیم که تنبیه الزاماً منجر به اصلاح رفتار نمی‌شود، ما با پیامد موافق هستیم؛ یعنی اگر کسی خطایی کرد، باید با پیامد رفتارش روبرو شود اما با تنبیه موافق نیستیم؛ مثلاً کسی که عمل غیراخلاقی انجام داده است مثل دزدی، باید با پیامدش روبرو شود یعنی مطابق با قوانین محاکمه شود اما درعین‌حال هم موافق هستیم که در زندان باید مددکارهایی باشند روان‌شناسانی باشند که با این افراد صحبت کنند، بسیاری از این افراد ممکن است آموزش پذیر باشند، به همین دلیل ممکن است در زندان‌ها مددکارهایی رفت‌وآمد کنند و کسانی که زندانی هستند با این افراد گفتگو می‌کنند یا مثلاً اگر شخصی در رانندگی بیش از سرعت مجاز رانندگی کرد، باید با پیامدش روبرو شود یعنی باید جریمه اتومبیل را بپردازد و شاید این رفتار منجر به اصلاح شود.
پیامد با تنبیه متفاوت است ما این تفاوت ها را به آنها آموزش می دهیم و کمک می کنیم تا انعطاف پذیرانه تر فکر کنند.
برای درمان طرحواره تنبیه خود از لینک زیر اقدام نمایید:


طرحواره رهاشدگی چیست؟

بعضی از افراد مبتلا به تله رها شدگی دائما نگرانند که نزدیکترین افراد خود(مادر، پدر، خواهر، همسر) را به شکلی از دست بدهند، بنابراین به طور دائم مضطرب هستند و یا ترس از رهاشدن دارند و گوش به زنگ علامت های ترک شدن هستند.

احساساتی که معمولا این بیماران در هنگام جدایی(چه واقعی باشد و چه خیالی) تجربه می کنند،اضطراب و افسردگی طولانیست، این افراد وقتی که نزدیکانشان آنها را(حتی موقت) تنها می گذارند، عصبانی می شوند و در حالت شدیدتر این هیجانات به حالت وحشت، خشم و عزاداری نمود پیدا میکند.

اگر شما گرفتار  طرحواره طرد و رهاشدگی هستید، ممکن است یکی از رفتارهای زیر را داشته باشید

1. معتقدید که در روابط عاطفی خود محکوم به شکست هستید و امید زیادی برای عشق و عاطفه ندارید.

2. به محضی که عزیزان شما از جلوی چشمان شما دور می شوند به شدت آشفته و سردرگم می شوید

3. وابستگی افراطی به افراد مهم زندگی

4. احساس مالکیت و انحصارطلبی

5. کنترل کردن

6. سرزنش دیگران به خاطر رها کردن آنها

7. حسادت و رقابت با رقبای عشقی.

کافیست که در مهمانی همسر شما نسبت به شما مقداری بی توجه باشد به شدت آشفته و عصبانی می شوید و تصور می کنید که شما را دوست ندارد و شما را فراموش کرده است و در حال حاضر به اجبار با شما زندگی می کند و در اولین فرصت شما را رها خواهد کرد.

یا ممکن است وقتی که به همسرتان و یا به پارتنرتان پیام می دهید، اگر با تاخیر جواب بدهد، فکر می‌کنید علت این که با تأخیر جواب داده این است که از شما خوشش نمی آید، شما اولویت زندگی او نیستید و به همین دلیل آشفته و عصبانی می شوید.

اگر طرحواره شما طرحواره رها شدگی و طرد شدگی باشد، کافی است که در مهمانی صاحب خانه این بار مانند گذشته احوال‌پرسی نکند و یا اینکه کمی تن صدای پارتنر یا

همسرتان تغییر کند از صدای او هم چیز سرنخ هایی حاکی از بی توجهی ادارک می کنید و می گویید چرا با من این طور صحبت می کنی؟

نسبت به همسر، نامزد یا پارتنر خود احساس مالکیت و حسادت می کنید و به همین دلیل، دائماً تمام روابط او را کنترل می کنید و دائما می خواهید از حال او باخبر شوید و یا در هر رفتار او، نشانه ای از اینکه می خواهد شما را رها کند می بینید و نسبت به جدایی های معمولی هم واکنش شدید نشان می‌دهید، مثلا همسر شما با دوستانش بیرون می رود شما بهم می ریزید، به یک مسافرت کاری می رود شما بهم می ریزید، به مادرش سر می زند شما بهم می ریزید.

این رفتارها خودش سبب می‌شود که او از شما خسته، زده و فراری می شود و به این صورت شما واقعا رها می شوید غافل از اینکه خودتان دارید این شرایط را باز آفرینی می کنید از طرفی هم احساس می کنید دست خودتان نیست و نمی توانید جلوی خودتان را بگیرید.

گاهی هم از البته آن طرف بوم می افتید، یعنی محبوب شما هرچقدر به شما ابراز علاقه می‌کند، شما خودتان را به بی تفاوتی میزنید، در اینجا هم مخاطب شما چون پاسخی از ابراز علاقه های خودش نمی گیرد خسته می شود و شما را رها می کند.

و در هر صورت، شما از چیزی که می ترسید سرتان می آید، غافل از اینکه طرحواره طرد و رهاشدگی شما باعث شده که رفتاری کنید که رها شوید، گویا این سرنوشت شماست.

وقتی که طرحواره رهاشدگی یا طرحواره طرد شدگی در شما فعال می شود طوری اوضاع را مدیریت می‌کند که نتیجه آن جدایی است.جدایی به خودی خود برای همه دردناک است اما وقتی که با طرحواره رهاشدگی مخلوط شود، ترس، اضطراب شدید و عصبانیت نیز به آن می چسبد و این باعث می‌شود که احساس های متضاد و غیرقابل تحمل به سراغ شما بیاید.


هدف از درمان طرحواره رهاشدگی چیست؟

هدف از درمان طرحواره رهاشدگی این است که بیماران نگرشی واقع بینانه نسبت به ثبات روابط بین فردی پیدا بکند و به افراد مهم زندگی شان اعتماد کنند، و ضمن اینکه وارد رابطه صمیمی شوند و با دیگران ارتباط برقرار کنند، به دیگران نچسبندف احساس مالکیت و حسادت نکنند، و در صورتی که لازم شد جدا شوند، تحمل اشفتگی و مقداری اضطراب را پیدا کنند و به طور کلی توازن بین صمیمیت و تنهایی سالم را بیاموزند.


این افراد در اثر درمان طرحواره رهاشدگی، رفتارهای کنترل گرایانه و وابستگی گوناگونشان کاهش می یابد و در روابط بین فردی هم دوستانی را انتخاب می کنند که از ثبات عاطفی و رفتاری بیشتری برخوردار هستند، همچنین این افراد پس از درمان می توانندمدت زمان زیادی را بدون تجربه ی افسردگی و اضطراب ،تنها بمانند و درصدد برقراری روابط جدید به صورت اجباری برنیایند.

برای درمان طرحواره رها شدگی می توانید بسته زیر را تهیه کنید:

درمان طرحواره رها شدگی در 84 روز

اگر می خواهید در مورد این طرحواره بشتر بدانید لینک زیر را لمس کنید و مقاله زیر را مطالعه کنید

طرحواره رها شدگی چیست؟

تعریف طرحواره ایثار چیست؟

افراد مبتلا به طرحواره ایثار نیز مانند بیمارانی که طرحواره اطاعت دارند به ارضاء نیازهای دیگران توجه می کنند به صورتی که نیازهای خودشان را قربانی میکنند اما فرق آنها با بیماران طرحواره اطاعت این است که کسانی که طرحواره ایثارگری دارند با اراده خودشان تصمیم می گیرند چنین کاری را انجام بدهند آنها نسبت به درد و رنج

دیگران حساس هستند و میخواهند از درد و رنج دیگران جلوگیری کنند و معتقدند این کار درست است و از طرفی وقتی به خواسته ها و نیازهای خود توجه می کنند احساس گناه و یا خودخواهی می کنند.

طرحواره ایثار بیشتر اوقات در ارتباط با افراد مهم زندگی رخ می دهد بیمار معتقد است که اطرافیان او انسانهای نیازمندی هستند بیشتر اوقات طرحواره ایثارگری به دلیل وجود خلق و خوی بسیار دلسوز و غمخوار به وجود می آید یعنی اینکه طرحواره ایثارگری بیشتر در افرادی وجود دارد که خلق و خوی دلسوز و غمخوار دارند و نسبت به درد

روانی دیگران حساسند.

این افراد همیشه حس بدهکاربودن نسبت به دیگران دارند، در نتیجه اگر که شما هم گرفتار طرحواره ایثار باشید، خیال می کنید یا باید به نیازهای خودتان و خواسته های خودتان اولویت بدهید و یا به خواسته ها و نیازهای دیگران، و نمی توانید بین این دو توازن برقرار کنید، درحالیکه من می‌توانم با شما رابطه برقرار کنم و هم به نیازهای خودم توجه کنم و هم به نیازهای شما، من می توانم خواسته های خودم را به صورت مشخص بیان بکنم ومی توانم بگویم که درمورد خواسته های شما تا چه اندازه می توانم کاری انجام بدهم.

اما واقعیت این است که من می‌توانم خواسته‌ها و نیازهای خودم را جراتمندانه، بدون تعارض و محترمانه بیان کنم، من می‌توانم حد و مرز تعیین کنم، من قادر هستم که خواسته‌های خودم را بگویم.

طرحواره ایثارچیست - تله ایثارگری چیست - درمان طرحواره ایثار - تله شخصیتی  ایثار- تله ایثار


-تفاوت طرحواره اطاعت با طرحواره ایثار چیست؟

طرحواره ایثارگری با طرحواره اطاعت تفاوت دارد:

1. طرحواره اطاعت به خاطر ترس از پیامدهای بیرونی است و به همین دلیل منبع کنترل او در بیرون است اما طرحواره ایثار منبع کنترل درونی دارد و بیمار تصور می کند که قدرت انتخاب دارد.

2. تفاوت دوم این است که ریشه های شکل گیری این طرحواره ها با هم متفاوت هستند طرحواره اطاعت به دلیل زندگی با والدین سلطه گر و کنترل کننده است اما طرحواره ایثار به دلیل زندگی با افرادی ضعیف، نیازمند، کودک صفت، درمانده بیمار یا افسرده است.

3. در طرحواره اطاعت من به خواسته‌های دیگران اولویت می‌دهم چون‌ می‌ترسم آن‌ها رفتارشان عوض شود یا می‌ترسم با من بدرفتاری کنند. می‌ترسم که مرا رها کنند؛ اما در طرحواره ایثار من نگران هستم و احساس گناه دارم. من خیال می‌کنم اگر این کار را نکنم و اگر به خواسته‌های دیگران اولویت ندهم آدم بدی هستم.

این افراد خواسته های خود را مستقیماً مطرح نمی‌کنند و در روابط عمومی هم بیشتر به درد دل دیگران گوش می دهند تا اینکه درباره خودشان حرف بزنند.

-شغل افراد مبتلا به طرحواره ایثار گری

این افراد غالباً در شغل‌های روان‌شناسی، مددکاری اجتماعی، اورژانس اجتماعی و پرستاری زیاد مشاهده می‌شوند.

-طرحواره ایثار با «ارزش ایثار» فرق دارد

ایثار به‌عنوان ارزش با ایثار به‌عنوان طرحواره ایثار متفاوت است. کسی که طرحواره ایثار دارد هویت خودش را یک ایثارگر می‌داند یعنی من یک فرد دلسوز و مهربان هستم و در جهت احساس هویت خودش ایثارگری می‌کند؛ اما ارزش ایثار بخشی از هویت نیست، بخشی از ارزش است؛ یعنی من در بسیاری از اوقات به نظر می‌آید که فرد قاطعی باشم ولی درجایی که لازم است بسیار انعطاف‌پذیر و ایثارگر هستم.

در طرحواره ایثار راه‌انداز احساس گناه است، ولی در ارزش ایثار راه‌انداز یعنی آن چیزی که سبب می‌شود من ایثارگری کنم احساس مسئولیت است. به‌عنوان‌مثال مانند اینکه یک کشور به کشور من تجاوز کند و من احساس مسئولیت می‌کنم و وارد دفاع می‌شوم این متفاوت است از اینکه احساس گناه کنم. این افراد وقتی‌که به خواسته‌های خودشان اولویت دهند احساس گناه می‌کنند و بیشتر اوقات ایثار در ارتباط با افراد مهم زندگی اتفاق می‌افتد، فرد برای خودش تکلیفی بیشتر از حد توان خودش تعیین می‌کند و خیال می‌کند که دیگران نیازمند هستند.

شاید برای شما قابل باور نباشد که مهربانی بیش از اندازه می‌تواند، نشان از طرحواره ایثار و یک مشکل روان شناختی است، ممکن است بگوئید که مگر ایثار گری چیز بدی است؟ باید به شما بگویم طرحواره ایثار با ارزش ایثار فرق دارد و اگر که شما برای کسانی دل می سوزانید که لیاقت ندارند.

ارزش ایثار رنج روانی تولید نمی کند، و راه انداز آن احساس مسئولیت است نه احساس گناه.

ارزش ایثار نتیجتا حس دلسوزی به خود تولید نمیکند اما طرحواره ایثار این کار را می کند، ارزش ایثار حس غم و رنج تولید نمی کند اما طرحواره ایثار می کند.

وقتی که فرد طرحواره ایثار دارد خودش را انسانی ناجی و مهربان می داند و از این جهت احساس ارزشمندی می‌کند:

یعنی احساس هویت و ارزشمندی او به طرحواره ایثار و ایثارگری افراطی مربوط است او نمی‌تواند بدون ایثارگری احساس هویت کند.

ما باید بتوانیم گاهی وقتها حد و مرز خود را با دیگران تعیین کنیم و اجازه ندهیم که هر طوری که دلشان می خواهند با ما رفتار کنند.

 هدف از درمان طرحواره ایثارگر چیست؟

بیمار باید بیاموزد که همه انسانها از جهت ارضاء شدن نیازها حقوقی مساوی دارند، اگرچه بنظر می‌رسد که این بیماران قوی‌تر هستند اما واقعیت که آنها انسانهای نیازمندی هستند حتی بیشتر از افراد ضعیفی که به آنها کمک می کنند نیازمند تر هستند.

بیماران مبتلابه تله ایثارگر آگاهی چندانی از نیازهای خودشان ندارند و معمولا به ناکامی های خود توجه نمی کنند بیمار باید بیاموزد که خودش نیازهایی دارد که ارضا نمی شود و حق دارد که نیازهایش را ارضا کند و دقت کند که اگرچه که در نزد دیگران محبوب است و دوستان بسیار زیادی دارد اما هزینه ای که در ازای دریافت این منافع می‌پردازد بسیار زیاد است و نیازهای خود را ارضا نمیکند هدف دیگر کاهش مسئولیت پذیری افراطی بیمار است.

-برای درمان طرحواره ایثار گری افراطی لینک زیر را لمس کنید

درمان طرحواره اطاعت و ایثار بیمارگونه

طرحواره خویشتن داری ناکافی چیست؟

چرا بعضی از افراد نمی توانند به اهداف خود پایبند باشند و زود آن را رها می کنند؟ چرا بعضی از افراد با وجودی که برنامه ریزی می کنند ولی بر اساس برنامه ریزی عمل نمی کنند؟ چرا بعضی ها زود تسلیم خواسته ها و وسوسه های لحظه ای خود می شوند؟ چرا بعضی از افراد نمی توانند جلوی خشم خود را بگیرند؟ شاید این افراد مبتلا به«طرحواره خویشتن داری ناکافی»باشند.

تعریف طرحواره خویشتن داری ناکافی و خود انضباطی چیست؟

تله خویشتن داری ناکافی و تله خود انضباطی، اگرچه که غالباً همراه باهم نام‌ برده می‌شوند، ولی شبیه به هم نیستند، ولی غالباً با یکدیگر همبستگی دارند؛ خویشتن‌داری یعنی ما توانایی داشته باشیم هیجان‌ها و تکانه‌های خودمان را کنترل کنیم.
خود انضباطی یعنی ما بتوانیم خستگی و ناکامی را هنگامی‌که قرار است که به دنبال اهداف برویم یا کارها را انجام دهیم تحمل‌کنیم.
بنابراین خویشتن‌داری یعنی اگر خشم یا حسی به سراغ من می‌آید و من بتوانم این تکانه را نگه‌دارم، خود انضباطی یعنی اگر من برنامه‌ریزی برای یک هدفی برنامه‌ریزی می‌کنم(مانند این‌که برای کنکور می‌خواهم بخوانم یا برای گرفتن گواهینامه می‌خواهم مطالعه کنم یا هر کار دیگری می‌خواهم انجام دهم یا کاری را قرار است قبول کنم و یک برنامه مشخص داشته باشم )اگرچه خسته و اذیت می‌شوم ولی می‌توانم تحمل‌کنم.
کسانی که طرحواره خویشتن‌داری و خود انضباطی ناکافی دارند نمی‌توانند هیجان‌های خودشان را کنترل کنند و نمی‌توانند رضایت لحظه را برای رسیدن به اهدافشان به تعویق بیندازند.
به‌عنوان‌ مثال اگر برای کنکور می‌خواهند بخوانند و باید روزی چند ساعت مطالعه کنند و به این دلیل باید از خیر اینترنت یا تماشای تلویزیون و...به صورت موقت بگذرند، قادر نیستند برای رسیدن به هدفی که قرار است در آینده به آن برسند از لذت الآن چشم‌پوشی کنند، این‌ها معتقدند که سرکه نقد به از حلوای نسیه!
اگرچه تله خویشتن داری ناکافی و تله خود انضباطی شدت و ضعف دارند، ولی اگر خیلی شدید باشد مثل بچه‌هایی هستند که هیچ‌گونه انضباطی به آن‌ها یاد داده نشده و نمی‌توانند انضباط داشته باشند و سعی می‌کنند از مسائلی که باعث ناراحتی می‌شود دوری کنند.

افراد مبتلا به تله خویشتن داری ناکافی و تله خود انضباطی تکانشگرند یعنی چه؟

ما در برابر تکانه می‌توانیم تصمیم بگیریم که بر اساس آن رفتار کنیم یا نکنیم، ولی افرادی که تکانشی هستند یا خویشتن‌داری ناکافی دارند، نمی‌تواننداین گونه عمل کنند.
افراد مبتلا به طرحواره خویشتن داری خود انضباطی ناکافی، گاهی حواس‌پرت هستندو می‌گویند: «من گیج هستم.نمی‌دانم چرا این‌جوری هستم؟ نمی‌دانم چرا فراموش می‌کنم؟»  اگر مشکل از اختلالات مغزی نباشد ممکن است آنها در شرایطی رشد کرده اند که یاد نگرفته‌اند که خود انضباط باشند، پشتکار نداشته اند و انگیزه نداشته اند، همه این رفتارها نشان از طرحواره خود انضباطی ناکافی و خویشتن‌داری ناکافی دارد.
افراد مبتلا به طرحواره خویشتن داری ناکافی خود انضباطی اگرچه سعی می‌کنند خشم را در خودشان کنترل کنند، اما نمی‌توانند. آنها سعی می‌کنند که امیال ناگهانی و وسوسه‌ها را در خودشان کنترل کنند، اما نمی‌توانند.
ممکن است فکر کنید طرحواره خویشتن داری ناکافی با اعتیاد ارتباط دارد، درصورتی‌که اگرچه که بیشتر افرادی که
معتاد و یا الکلی هستند این طرحواره را دارند. اما این‌طور نیست که ما بگوئیم که هرکسی که معتاد است، فقط
طرحواره خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی را دارد.
ممکن است که فرد اصلاً طرحواره خویشتن‌داری و خود انضباطی ناکافی نداشته باشد، اما طرحواره های دیگری دارد که برای فرونشانی درد آن از مواد مخدر استفاده می‌کند .
همه ما گاهی وقت‌ها عصبانی می‌شویم و دکمه‌های فشاری داریم، بنابراین هر کسی در درون خود کودکی دارد که عصبانی می‌شود. اما باید یاد بگیریم که چگونه خویشتن‌داری و خود انضباطی کنیم؛ یعنی ذهنیت بزرگ‌سال باید آن‌قدر قوی باشد که بداند کجا و چقدر و به چه صورتی باید خشم خودش را نشان دهد.
بیشتر اوقات وقتی‌که ما با مراجعین مبتلا به طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی صحبت می‌کنیم، این‌طور نیست که آنها خاطره‌ای داشته باشند بلکه بیشتر اوقات، خارج از حوزه هوشیاری و خارج از کنترل تجربه می‌شود. اصلاً نمی‌فهمند که چه اتفاقی افتاده است، چیزی در ذهنشان نیست! وقتی از آن‌ها می‌پرسیم قبل از آن به چه چیزی فکر کردی بیشتر اوقات نمی‌دانند! زیرا اصلاً فکر نمی‌کنند.
درباره تفاوت خشم و پرخاشگری قبلاً صحبت کردیم، خشم یک هیجان سالم و پرخاشگری یک رفتار ناسالم است.

-یک مثال برای درک طرحواره خویشتن داری و خود انضباطی ناکافی

یکی از مراجعینم می‌گفت؛ تقریبا دو سال هست که برای گرفتن کارت ملی باید به اداره پست مراجعه کنم اما چون می‌دانم در آن‌جا معطل می‌شوم وکلی باید وقتم گرفته بشود،حوصله ندارم بروم.
شایدشما هم تمایل داشته باشیدکه کارها را به تعویق بیندازید و اگر بخواهیدکاری را انجام بدهید که دوست ندارید کلی غرغر می‌کنید. شما نمی‌توانید تمرکز و پشت‌کار داشته باشید حتی وقتی‌که خیلی دوست دارید کاری را انجام بدهید که به آن علاقه‌مند هستید،خیلی زود از کار دل زده می‌شوید مشکل اصلی شما این است که نمی‌توانید رضایت لحظه‌ای را فدای رضایت آینده کنید شما نمی‌توانید دندان روی جگر بگذارید و حوصله به خرج بدهید تا بعدا پاداش‌های بزرگتری بگیرید.
چون نمی‌توانید رضایت فوری خود را به تعویق بیاندازید ممکن است که در دام انواع و اقسام اعتیاد مانندپرخوری، مشروب و مواد افتاده باشید البته اعتیاد نشان دهنده این نیست.

-هدف از درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی چیست؟

طرحواره خویشتن داری و خودانضباطی ناکافی به راحتی قابل درمان است، البته اگر که بخواهید، من مراجعان زیادی داشتم که پس از درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی به آرامش رسیدند، بعضی از آنها وقتی به روانپزشک مراجعه می کنند، ممکن است دارو دریافت کنند، اما ما می توانیم بدون نیاز به دارو این افراد را( درصورتی که بخواهند) درمان کنیم، البته در ابتدا باید تشخیص دهیم مشکلشان واقعا همین است یا مربوط به مشکل دیگری است؟ طبیعتا تشخیص دقیق این موضوع مربوط به روانشناسان صاحب صلاحیت می باشد.
ما در درمان این طرحواره به دنبال چه چیز هستیم؟
1. آموزش برای اینکه چگونه بتوانند برای برنامه‌های آینده و اهداف آینده از لذت‌های لحظه‌ای چشم‌پوشی کنند.
2. کمک به بیماران در رها کردن رضایت لحظه ای برای دستیابی به اهداف بلند مدت آینده
-نحوه درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی
برا ی درمان طرحواره خویشتن داری ناکافی بسته های زیر را تهیه کنید:
نویسنده: ارسطو رضایی

طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

چرا به بعضی ها می گویند بچه ننه؟ چرا بعضی ها نخود به دهنشان نم نمی کشد و همه حر فها را به والدین خود یا کسی که برایشان مهم است می گویند؟ این موضوع به چیزی بستگی دارد که به آن طرحواره خویشتن تحول نیافته می گوئیم.

طرحواره خویشتن تحول نیافته خودگرفتار چیست؟

آیا تا بحال کسی به شما لقب «بچه ننه داده» است؟ آنچه که در جامعه تحت عنوان «بچه ننه»  به دیگران نسبت داده می شود، احتمالا( و البته نه دقیقا) اشاره به طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار دارد، بیماران مبتلا به طرحواره  خویشتن تحول نیافته خودگرفتار، آنقدر در شخصیت افراد مهم زندگی‌شان ذوب شده‌اندکه نه خودشان و نه درمانگر نمی‌توانندبه طور واضح بگویند ریشه هویت بیمار کجاست و کجا هویت دیگران است.

معمولاً هویت فرد مبتلا به خویشتن تحول نیافته یا خود گرفتار با فردی درآمیخته است که آن فرد یا یکی از والدین است یا نماد والدین است مانند همسر، رئیس یا بهترین دوست.

این افراد در دیگری ذوب می شوند، به صورتیکه فردیت ندارند، معمولا رابطه هیجانی بسیار نزدیکی با نماد والدین دارند، رشد اجتماعی طبیعی ندارند، بسیاری از این بیماران معتقدند که اگر که حمایت مداوم والدینشان نباشد و یا اگر حمایت مداوم نماد والدین شان نباشد نمی توانند به زندگی خود ادامه بدهند و به همین دلیل شدیدا به دیگران وابسته و نیازمندند

مثلاً می‌گویند بدون آن دوستم نمی توانم به زندگی ادامه بدهم وبه آنها احساس تعلق خاطر شدیدی دارد، به صورتیکه فکر می کنند دو روح در یک بدن هستند، گاهی نیز احساس می کنند که می توانند فکر طرف مقابل را بدون اینکه از او سوال بکنند بخوانند، آنها بین خود و کسی که با او در آمیخته هستند مانند همسر یا بهترین‌دوست، مرزی نمی گذارند و هرگاه مرزی بگذارند احساس گناه می کنند.

آنها ممکن است بگویند: من بدون تو غذا نمیخورم، منتظر ماندم تا تو بیایی و بعد غذا بخورم، این فرد بدون دیگری احساس درماندگی می کند، اینها مربوط به قسمت گرفتار این طرحواره بود(یعنی طرحواره خویشتن گرفتار).

این افراد خویشتن تحول نیافته نیز دارند، فرد احساس هویت نمی کند احساس پوچی می کنند، اگر هم نسبت به خود احساسی داشته باشد این احساس موقتی و گذری است، دلیلیش هم این است که برای اینکه این افراد بتوانندبا والدین خود آمیخته شوند، از هویت خود صرف نظر کرده ا ند، این افراد تصور می‌کنند در دنیایی بی در و پیکر غرق شده اند،

نمی دانند کی هستند و چه تمایلاتی دارند، معمولاً استعداد و ویژگی ممتازی را در خود پرورش ندادند و از استعدادهای طبیعی خودشان استفاده نکردند، اگر طرحواره خویشتن تحول نیافته و خود گرفتار که شدید باشد فرد به وجود واقعی خود شک میکند و درحقیقت عزت نفس او صفر است.



ابعاد طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار ۲ بعد دارد:

1. بعد گرفتار که به آن طرحواره «خود گرفتار» می گوئیم

2. و بعد تحول نیافته که به آن«خود تحول نیافته» می گوئیم.

که بیشتر اوقات این دو باهم همپوشی دارد اما همیشه اینطور نیست، گاهی اوقات بیمار شخصیت گرفتار دارد اما تحول نیافته است، گاهی نیز تحول یافته است اما گرفتار نیست.

بیشتر اوقات جنبه خویشتن تحول نیافته در بیماران برجسته‌تر است، زیرا بیمار در خانواده پر توقعی بود که دائما او را تحت سلطه می‌گرفتند و او نتوانسته به خود (SELF)مراجعه بکند و به هویت مستقلی دست پیدا کند، او فکر میکند زندگی والدینشان واقعی تر از زندگی خودشان است،  آنها خودشان را جدی نمی‌گیرند و به همین دلیل بی هویت هستند این افراد معمولاً شخصی را به عنوان رهبر انتخاب می کنند تا در او ذوب شوند.



علائم طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار

تقلید از رفتار کسی که با او آمیخته شده اند و یا دائماً درباره او صحبت می کنند. تمامی افکار احساسات و رفتارهای که با افکار احساس و رفتار شخصی که به او آمیخته شده اند تفاوت دارد را واپس رانی می کنند، اگر هم بخواهند از کسی که گرفتارش شده‌اند به طریقی جدا شوند، احساس گناه می کنند(پس اگر احساس آشفتگی کنند رهاشدگی ست، اگر احساس گناه کنند آمیختگی)


هدف از درمان طرحواره خویشتن تحول نیافته خود گرفتار و نحوه درمان آن چیست؟

هدف اصلی درمان، کمک به بیماران برای بیان خویشتن طبیعی شان، تمایلات شان، عقایدشان، تصمیم هایشان، استعدادها و علاقه های شخصی شان است.

تلاش برای اینکه خویشتن واقعی را سرکوب نکنند و خودشان را محور زندگی قرار بدهند، این افراد بعد از درمان از شباهت ها و تفاوت های خود با کسی که با او آمیخته شده اند آگاه می شوند، مرزها را با دیگران مشخص می کنند و برای خودشان هویتی انتخاب می‌کنند.

گاهی نیز بیمار از روابط نزدیک پرهیز می‌کند تا گرفتار کسی نشود، هدف درمان بیماران این است که انها را تشویق کنیم که روابطی را با دیگران برقرار بکند که نه زیاد گرفتار شود و نه به انزوا فرو برود.

برای درمان این طرحواره لازم است به طرحواره درمانگر صاحب صلاحیت مراجعه کنید، البته والدین این افراد نیز نیاز به درمان دارند، همچنین می توانید از روانشناسان مرکز خودبیداری کمک دریافت کنید و والدین گرامی نیز با توجه به اینکه باید آموزش ببینند در کارگاه فرزند پروری برای والدین که در مرکز روانشناسی خودبیداری برگزار می شود، شرکت کنند.

طرحواره خویشتن تحول نیافته

طرحواره چیست؟